جدول جو
جدول جو

معنی تقدیم کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تقدیم کردن
(کَ)
مقدم داشتن. برتر داشتن. پیش کردن. پیشی دادن:
ننماید به جهان هیچ هنر تا نکند
در دل خویش بر آن همت مردان تقدیم.
ابوحنیفه (از تاریخ بیهقی).
محمد بن یوسف البخاری ازجملۀ اصحاب امام هشتم و شافعی بود رحمه اﷲ و با علم و زهد بود و او را بر علمای بخارا تقدیم کردندی و او را بسیار بیازمودند. (تاریخ بخارا ص 4) ، بجای آوردن انجام دادن: و تأدیب این بی خویشتنی در باب تو تقدیم کنم. (سندبادنامه ص 125) ، اهداء کردن. پیش کش کردن. برایگان دادن چیزی را به کسی پیش آوردن پیش داشتن:
رسیدن من و اقبال آن همایون فال
چنان فتاد مطابق در آن خجسته حریم
که گرداب نکشیدی عنان من قدمش
به بوسه گاه نمی کرد بر لبم تقدیم.
عرفی (از آنندراج).
رجوع به تقدیم و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تقدیم کردن
تقدیم داشتن
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تقدیم کردن
پیش کش کردن
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تقدیم کردن
اهدا کردن، پیش کش کردن، هدیه دادن، دادن، تقدیم داشتن، برتری دادن، ترجیح دادن، مقدم داشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تقدیم کردن
حاضرٌ
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تقدیم کردن
Dedicate
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تقدیم کردن
dédier
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تقدیم کردن
kujitolea
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تقدیم کردن
وقف کرنا
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به اردو
تقدیم کردن
নিবেদিত করা
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تقدیم کردن
捧げる
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تقدیم کردن
adamak
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تقدیم کردن
헌신하다
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
تقدیم کردن
להקדיש
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به عبری
تقدیم کردن
समर्पित करना
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به هندی
تقدیم کردن
mendedikasikan
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تقدیم کردن
อุทิศ
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تقدیم کردن
wijden
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تقدیم کردن
dedicar
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تقدیم کردن
dedicare
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تقدیم کردن
dedicar
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تقدیم کردن
奉献
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تقدیم کردن
poświęcać
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تقدیم کردن
присвячувати
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تقدیم کردن
widmen
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تقدیم کردن
посвящать
تصویری از تقدیم کردن
تصویر تقدیم کردن
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تقدیر کردن
تصویر تقدیر کردن
ارج نهادن اندازه کردن، تشویق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقسیم کردن
تصویر تقسیم کردن
بخش کردن بخش کردن قسمت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقدیس کردن
تصویر تقدیس کردن
به پاکی ستودن پاک خواندن بپاکی ستودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویم کردن
تصویر تقویم کردن
بها کردن نرخ کردنقیمت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقسیم کردن
تصویر تقسیم کردن
بخشیدن، بخش کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقسیم کردن
تصویر تقسیم کردن
Partition, Ration, Segment, Divide, Quarter, Share, Split, Subdivide
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تقسیم کردن
تصویر تقسیم کردن
делить , разделять , разделить , распределять , сегментировать , подразделять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تقسیم کردن
تصویر تقسیم کردن
teilen, unterteilen, rationieren, segmentieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تقسیم کردن
تصویر تقسیم کردن
поділяти , розділяти , розділити , розподіляти , сегментувати , ділити , підрозділяти
دیکشنری فارسی به اوکراینی